سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
تدبیر در قرآن
آیه قرآن
لینک دوستان
ویرایش
آمار و اطلاعات
درباره
وصال[232]

طلبه ی منتظر، که طلبه شدن خود را از لطف وعنایات حضرت زهرا سلام الله علیه میدونم وانشا الله سرباز با بصیرت و لایقی برای فرزندش امام مهدی (عج) باشم....
ویرایش
جستجو
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
امکانات دیگر

حدیث



ابر برچسب ها

دل را ز بی خودی سر از خود رمیدن است
جان را هوای از قفس تن پریدن است

از بیم مرگ نیست که سرداده ام فغان
بانگ جرس زشوق به منزل رسیدن است

دستم نمی رسد که دل از سینه برکنم
باری علاج شکر گریبان دریدن است

شامم سیه تر است ز گیسوی سرکشت
خورشید من برآی که وقت دمیدن است

سوی تو این خلاصه گلزار زندگی
مرغ نگه در آرزوی پرکشیدن است

بگرفت آب و رنگ زفیض حضور تو
هرگل در این چمن که سزاوار دیدن است

با اهل درد شرح غم خود نمی کنم
تقدیر قصه دل من ناشنیدن است

آن را که لب به دام هوس گشت آشنا
روزی (امین) سزا لب حسرت گزیدن است






برچسب ها : شعر _حضرت مهدی (عج)  ,

      

شهید حاج حسین خرازی :

هرچه می کشیم و هر چه بر سرمان می آید ،از نافرمانی خداست.






برچسب ها : حرف شهدا  ,

      

انشا الله تو این بخش آیه ای از قرآن مجیید ،حکمتی از نهج البلاغه ،حرفای ناب پیامبر و امامای عزیزمون راجع به نماز روقصد دارم بنویسم که انشا الله کمک کنه وفانوسی باشه برای نشون دادن راه که بتونبم قشنگ تر وخالصانه تر  با خدای مهربونمون حرف بزنیم.

فانوس اول:

نماز موجب نزدیکی هر پارسایی به خداست.

حکمت 136نهج البلاغه ،ترجمه محمد دشتی






برچسب ها : فلسفه نماز  , حکمت نهج البلاغه  ,

      




+ دل سپرده * صدایم را می شنوی؟ آنقدر غرق آرزوهای دنیوی خود شده ای که نه تشر و نه لحن محبّت آمیز من به گوشت نمی رسد. لحظه ای به من گوش کن؛« دوستت دارم » آنقدر که خودت نمی دانی. بارها و بارها گفته ام فقط دلت را به من بسپار و به من اعتماد کن. خدایا، به من یاد بده که چگونه دوستت بدارم و آرامشی عطا کن که در آن به تو دل سپارم و سزاوار محبّت تو باشم.

+ امروز به عشاق حسین، زهرا دهد مزد عزا یک عده را درمان دهد، یک عده بخشش در جزا یک عده را مشهد برد، یک عده را دیدار حج باشد که مزد ما شود، تعجیل در امر فرج حلول ماه ربیع الاول مبارک

+ کوچه های سرگردانی * الهی، در کوچه پس کوچه های دنیا، سرگردان و متحیّر به دنبال خودِ وجودی ام هستم. سخت است، می دانم ؛ امّا تو را دارم ، چه غم دارم ... .

+ ورود ممنوع * بر سر دلم نصب کرده ام که : « ورود نامحرمان ممنوع »! امّا نمی دانم چرا به این پیام توجّهی نمی شود! نامحرم، جنسش یکدلی نیست؛ اصلاً با تو غریبه است. وقتی در حریمت وارد می شود، باید تمام تلاشت برای دور کردن او باشد. خدایا، چه بسیار نامحرمانی همچون بخل، حسد و بدبینی می آیند و من نتوانسته ام سدّی دفاعی در برابرشان داشته باشم. رئوفا، خانه ی دلم را از وجود نامحرمان پاک بفرما. «یَا مُطَهِّر».





[ مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ ]

[ Designed By Ashoora.ir ]